«پیام و درس های خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها| بخش دهم»
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ، «پیام و درس های خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها| بخش دهم»
نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»
*******
«راز سکوت ذلت بار انصار»
از خسارت غم انگیز و تاسف آور سقیفه سکوت انصار و ذلت پذیری آنان در مقابل جریان غصب خلافت و فدک است که در بخش پایانی خطبه فدکیه اختصاص به ریشه یابی این واقعه دارد برای اینکه تحلیل جامع از این بخش داشته باشیم به شرح و تفسیر این بخش از خطبه فدکیه خواهیم پرداخت.
*******
ا-متن و ترجمه بخش دهم:«فَاَنَّى حِزْتُمْ بَعْدَ الْبَیانِ، وَاَسْرَرْتُمْ بَعْدَ الْاِعْلانِ، وَ نَکَصْتُمْ بَعْدَ الْاِقْدامِ، وَاَشْرَکْتُمْ بَعْدَ الْایمانِ؟ بُؤْساً لِقَوْمٍ نَکَثُوا اَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ، وَ هَمُّوا بِاِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُکُمْ اَوَّلَ مَرَّةٍ، اَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ اَحَقُّ اَنْ تَخْشَوْهُ اِنْ کُنْتُمْ مُؤمِنینَ.اَلا، وَ قَدْ أَرى اَنْ قَدْ اَخْلَدْتُمْ اِلَى الْخَفْضِ، وَ اَبْعَدْتُمْ مَنْ هُوَ اَحَقُّ بِالْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ، وَ خَلَوْتُمْ بِالدَّعَةِ، وَ نَجَوْتُمْ بِالضّیقِ مِنَ السَّعَةِ، فَمَجَجْتُمْ ما وَعَبْتُمْ، وَ دَسَعْتُمُ الَّذى تَسَوَّغْتُمْ، فَاِنْ تَکْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْاَرْضِ جَمیعاً فَاِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمیدٌ.اَلا، وَ قَدْ قُلْتُ ما قُلْتُ هذا عَلى مَعْرِفَةٍ مِنّی بِالْخِذْلَةِ الَّتی خامَرْتُکُمْ، وَ الْغَدْرَةِ الَّتِی اسْتَشْعَرَتْها قُلُوبُکُمْ، وَ لکِنَّها فَیْضَةُ النَّفْسِ، وَ نَفْثَةُ الْغَیْظِ، وَ حَوَزُ الْقَناةِ، وَ بَثَّةُ الصَّدْرِ، وَ تَقْدِمَةُ الْحُجَّةِ:پس چرا بعد از اقرارتان به ایمان حیران شده، و پس از آشکارى خود را مخفى گرداندید، و بعد از پیشقدمى عقب نشستید، و بعد ایمان شرک آوردید.واى بر گروهى که بعد از پیمان بستن آن را شکستند، و خواستند پیامبر را اخراج کنند، با آنکه آنان جنگ را آغاز نمودند، آیا از آنان هراس دارد در حالى که خدا سزاوار است که از او بهراسید، اگرمؤمنید.آگاه باشید مىبینم که به تنآسائى جاودانه دل داده، و کسى را که سزاوار زمامدارى بود را دور ساختهاید، با راحتطلبى خلوت کرده، و از تنگناى زندگى به فراخناى آن رسیدهاید، در اثر آن آنچه را حفظ کرده بودید را از دهان بیرون ریختید، و آنچه را فروبرده بودید را بازگرداندند، پس بدانید اگر شما و هرکه در زمین است کافر شوید، خداى بزرگ از همگان بىنیاز و ستوده است. آگاه باشید آنچه گفتم با شناخت کاملم بود، به سستى پدید آمده در اخلاق شما، و بىوفائى و نیرنگ ایجاد شده در قلوب شما، و لیکن اینها جوشش دل اندوهگین، و بیرون ریختن خشم و غضب است، و آنچه قابل تحمّلم نیست، و جوشش سینهام و بیان دلیل و برهان »
*******
2-«دلایل سکوت مرگبار و ذلت پذیری انصار»
در این بخش از خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها به پنج علت سکوت انصار در مقابل غصب فدک و غصب خلافت می پردازند.
نخستین علت سکوت انصار «بی بصیرتی» و «تحیر آنان» در برابر استدلال مغالطه سیاسی ابوبکر بوده است که می گفت: «نحن من قریش والائمه منا» انصار هم باور کرده بودند که چون نبوت از قریش بوده است به همین دلیل امامت نیز بایست از قریش باشد و چون ابوبکر از قریش است پس بایست او رهبر بعد از پیامبر باشد، انصار به این مرتبه از شعور و درک برخوردار نبودند که بر فرض ملاک امامت قریشی بودن باشد، چرا امام علی علیه السلام که پسر عمو، داماد و اولین فرد از مسلمان و از قریش است امام و جانشین پیامبر نباشد، از همین رو حضرت زهرا سلام الله علیها خطاب به انصار می فرمایند:«فَاَنَّى حِزْتُمْ بَعْدَ الْبَیانِ، وَاَسْرَرْتُمْ بَعْدَ الْاِعْلانِ، وَ نَکَصْتُمْ بَعْدَ الْاِقْدامِ:الْحُجَّةِ:پس چرا بعد از اقرارتان به ایمان حیران شده، و پس از آشکارى خود را مخفى گرداندید، و بعد از پیشقدمى عقب نشستید»
دومین علت سکوت انصار و ذلت پذیری در اوج اقتدار «شرک عملی» بوده است، به این معنا انصار هرچند از نظر فکری ایمانی موحد بودند و باور به توحید داشتند ولی از نظر عملی توحید در متن زندگی آنان راه پیدا نکرده بود، اسیر نفسانیات و خواهش های درونی بودند و نمی توانستند بت درونی را بشکنند و از حصار قبیله گرایی خارج شوند اطاعت از خدا نمایند نه از حزب و گروه تیم و عدی که در راس آن ابوبکر و عمر قرار داشتند، به همین دلیل است صدیقه شهیده خطاب به آنان می فرماید: «وَاَشْرَکْتُمْ بَعْدَ الْایمانِ؟:چگونه بعد ا ایمان مشر ک شدید؟!!!».
سومین علت سکوت مرگبار و ذلت پذیری انصار «مرعوب شعار» و «فضاسازی دروغین» ابوبکر و عمرشده بودند چراکه سران فتنه غصب خلافت و فدک به این شایعه دامن زده بودند که اگر تکلیف رهبری از همین نشست در سقیفه روشن شود یهودیان از داخل و مرتددین از خارج آشوب به راه خواهند انداخت و حاکمیت اسلام در خطر خواهد افتاد و انصار به شدت ترسیده بودند و این شایعه را جدی گرفته بودند درحالی که با شمشیر آنان بود که فتنه یکی پس از دیگری خاموش می شد نبایست از این فضا سازی های ساختگی جا می خوردند.
ازهمین روست حضرت زهرا سلام الله علیها خطاب به آنان می فرماید شما از چنین فتنه ساختگی ترسیده بودید درحالی که می بایست از خدا می ترسیدید و در مقام خاموش کردن این فتنه بر می آمدید: «بُؤْساً لِقَوْمٍ نَکَثُوا اَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ، وَ هَمُّوا بِاِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُکُمْ اَوَّلَ مَرَّةٍ، اَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ اَحَقُّ اَنْ تَخْشَوْهُ اِنْ کُنْتُمْ مُؤمِنینَ.:آوردید.واى بر گروهى که بعد از پیمان بستن آن را شکستند، و خواستند پیامبر را اخراج کنند، با آنکه آنان جنگ را آغاز نمودند، آیا از آنان هراس دارد در حالى که خدا سزاوار است که از او هراسید»
چهارمین علت سکوت مرگبار و ذلت پذیری انصار «عافیت طلبی و خوشگذرانی» بود، به این معنا انصار آنچنان استحاله در مادیات شده بودند می خواستند با کوتاه آمدند در برابر طغیان قبیله تیم عدی جای پایی برای خود در حاکمیت ابوبکر پیداکنند و چند صباحی را در دور ریاست باشند به همین دلیل به همه باورها ی خود پشت کرده بودند و نمی دانستند اگر حاکمیت غاصبان خلافت تثبیت شود آنان انصار را نه تنها استاندار، فرماندار نخواهندکردبلکه آبدارچی حاکمیت نخواهند نمود، چراکه در بیست و پنج سال از حکومت ابوبکر، عمر عثمان هيچ يک از انصار در هیچ پستی گمارده نشدند و حتی از مالی در تنگنای اقتصادی سختی قرارگرفتند.
از همین رو صدیقه شهیده خطاب به آنان می فرماید: «اَلا، وَ قَدْ أَرى اَنْ قَدْ اَخْلَدْتُمْ اِلَى الْخَفْضِ، وَ اَبْعَدْتُمْ مَنْ هُوَ اَحَقُّ بِالْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ، وَ خَلَوْتُمْ بِالدَّعَةِ، وَ نَجَوْتُمْ بِالضّیقِ مِنَ السَّعَةِ:گاه باشید مىبینم که به تنآسائى جاودانه دل داده، و کسى را که سزاوار زمامدارى بود را دور ساختهاید، با راحتطلبى خلوت کرده، و از تنگناى زندگى به فراخناى آن رسیدهاید»
پنجمین علت سکوت مرگبار و ذلت پذیری انصار «ضعف ایمان» بوده است، چراکه غذایی بدن را در مقابل آسیب های جسمانی مقاوم می کند بدرستی جویده و خورده شده باشد و اگر کسی غذا را تنها خورده باشد ولی نجویده بخورد و یا از دهان بیرون بریزد هرگز بدنش مقاوم نخواهد شد، ایمانی که در حد لقلقه زبانش باشد و با قلب شخص عجین نشده باشد سرنوشتش همین خواهد بود، هفتادو پنج روز قبل از حلت پیامبر اکرم در غدیر خم انصار با ولایت امام امیرالمومنین علی علیه السلام بیعت کرده بودن ولی در همین مدت کوتاه بطور کلی آن عهد پیمان را فراموش کردند کنار ابوبکر قرارگرفتند این نبود جز ضعف آنان، از همین جهت است که صدیقه شهیده خطاب به انصار می فرمایند: «فَمَجَجْتُمْ ما وَعَبْتُمْ، وَ دَسَعْتُمُ الَّذى تَسَوَّغْتُمْ، فَاِنْ تَکْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْاَرْضِ جَمیعاً فَاِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمیدٌ.اَلا، وَ قَدْ قُلْتُ ما قُلْتُ هذا عَلى مَعْرِفَةٍ مِنّی بِالْخِذْلَةِ الَّتی خامَرْتُکُمْ، وَ الْغَدْرَةِ الَّتِی اسْتَشْعَرَتْها قُلُوبُکُمْ، وَ لکِنَّها فَیْضَةُ النَّفْسِ، وَ نَفْثَةُ الْغَیْظِ، وَ حَوَزُ الْقَناةِ، وَ بَثَّةُ الصَّدْرِ، وَ تَقْدِمَةُ الْحُجَّةِ:در اثر آن آنچه را حفظ کرده بودید را از دهان بیرون ریختید، و آنچه را فروبرده بودید را بازگرداندند، پس بدانید اگر شما و هرکه در زمین است کافر شوید، خداى بزرگ از همگان بىنیاز و ستوده است. آگاه باشید آنچه گفتم با شناخت کاملم بود، به سستى پدید آمده در اخلاق شما، و بىوفائى و نیرنگ ایجاد شده در قلوب شما، و لیکن اینها جوشش دل اندوهگین، و بیرون ریختن خشم و غضب است، و آنچه قابل تحمّلم نیست، و جوشش سینهام و بیان دلیل و برهان»

افزودن دیدگاه جدید